چرا بعضی از دختران تنها میمانند ؟


آیا از دیدارهایی کـه مـنجر به بــرقـراری رابـطه نگردیده اند خـستـه شـده اید؟ آیـا از بـرخـورد با مـردانـی کـه آشـکـارا آمـادگـی ســرسـپــردن در عــشـق را نـدارنــد، نــا امــیــد گشته اید؟

اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده ایـد و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسـبــت بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عـشق آشنا میشوید.
اگــر بـرخـی از ایـن دلایــل بــرایــتـان آشــنــا بــود، خـود را سرزنش نکنید. فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.

1- اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد بسـیـاری از زنـان نـاامـیدیـهــای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای ایـنـکه مـورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صـورت ذاتــی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: ''کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم.''

بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عـشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تـوانـد بـرای سـالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: ''پیشگویی کامبـخش.'' یعنی مسـئـلـه ای واقعـیـت می یابد چون مردم انتظار واقعـیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکـنند کـه باعث اتفاق افتادن آن گردد. پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتـباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیـنـد. آن یـک بیـماری مـوذی اسـت. بـطور فیــزیکی، بیمار را دست نـخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، ''من هرگز عشقی نخواهم یافت،'' احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابـد. بـطور متـضـاد، هـر انــدازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد -- '' من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد'' -- پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود.

اگر شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید. این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می تـوانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کـنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند. علت این تقاضای خـود را برای آنها بیان کنید، آنـها نـیـز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگـاه فـکـری مـنـفـی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.

2- ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب کنید
خبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نـکتـه ایـن اسـت کـه بـیـاموزیـد یـک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: ''چنـدین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیـت کردن من بود. از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرنـد هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میـبافتـند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتـنـد. حـتی یکی از آنهـا می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند.'' سحر مرتب سرزنش میکـرد کـه رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تـواند خـوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: ''سـامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حـتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد. وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، بــا خـودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند.''

سحر وقفه ای در روابط خـود ایـجاد نموده و درباره وسـواس فـکریش نـسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت. او میگوید: ''پدرم آدمی خوشگذران و به عنـوان یـک شـوهر و یـک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی 10 سال داشتـم مـا را تـرک کـرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک مـیرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر بـه انـدازه کـافی بـزرگ شـدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کـردم کـه دارای اخلاقیات پدرم بودند. زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجـام میدهـم، بـا مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند.''

امروز سحر نامزد دارد -- شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: '' نمیتوانم باور کنم که آن هـمه وقـت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میـکـردند. امـا ارزش آن را داشت، چون فکر میـکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم.''


بعد از من تکرار کنید: عشق مترادف با افسار به دست گرفتن نیست
وقتی سارا، یک گرافیست 29 ساله در مجله خانواده، با نامـزد خـود آشـنـا شـد، گـویـی رویایی به حقیقت پیوست. در تصورات سارا او و نامزدش سعید میبایست همه کارها را با هم انجام میدادند. سعـیـد ایــده متفاوتی داشت. سارا میگفت: '' تصور میکردم وقتی به هم رسیدیم، سعید بازی بیلیارد دو بار در هفته و نیز بیرون رویهای بعد از کار خـود را با دوستانش کنار خواهد گذاشت. شغل ما وقت آزاد زیادی برایمان باقی نمی گـذاشت. نباید این وقت اندک را تلف دیگران میکردیم.''

اینکه از شریک زندگی خود بـخواهید 24 سـاعـت روز و 7 روز هـفـتـه بـا شـما بـاشد واقع گرایانه و منـصـفـانـه نـیـسـت، بـا ایـن وجـود مـانـنـد سـارا بـسیـاری از زنان اگر مردشان نیازهایی داشته باشند (مثلا کارها و یا خلوت های مردانه) که نتوان بوسیله رابـطـه بـه آنها جامع عمل پوشاند، احساس دل شکستگی و ترک شدگی مینمایند.

سستی و نیازمندی سارا منجر شد به اینکه سعید احساس کند گویی تحـت بازداشت خانگی قرار دارد. و فرقی ندارد که زندان چقدر با شکوه و مـجلل بـاشـد، زنـدانی بالاخره میخواهد خود را رهایی دهد. بین زوجین شکاف و جدایی ایجاد میشود.

شاداب ترین زن و شوهرها برای رشـد یـافتـن به یکدیگر اجازه نفس کشیدن می دهند. هرقدر جدایی زندگی آنها پویاتر باشد (در زمینه های مشاغل، سرگرمی ها، دوستان)، وقتی بهم میرسند مجبور خواهند بود مقدار بیشتری را با یکدیگر تسهیم کنند.

4- مرتکب عهدشکنی عاطفی نشوید
این حیاتی است که شریک زندگیتان فردی باشد که شما در مورد او با نزاکت و مهربانی رفتار کنید. اگر تمامی جوکهای مورد عـلاقه و داستـانـهای ''روزهــای بــد گذشته'' خود را برای یکی از دوستان و یا همکاران مرد خود تعریف کنید، وقتی به خانه برمیگـردیـد بـرای شوهرتان چه چیزی باقی خواهد ماند؟ ممکن است عاقلانه به نـظـر نـرسـد، امـا وقـت و انرژی هر فردی دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است و مـقـدار زیـاد آن در یـک رابـطه باعث تداوم می گردد -- و اگـر شما وقت و انرژی خود را با فرد دیگری صرف کنید بطور بالقوه به رابطه خانوادگی خود لطعمه خواهید زد. بـدتر آن اسـت کـه تـوسـط بـرقـراری رابطه با یک دوست و یا همکار مرد، اعـتـماد و اطـمیـنـان شـوهرتان را از خود سلـب نـمـوده و بـدیـن ترتیب با بی وفایی او را آزار دهید. آذر یـک سرآشپز 34 سـالـه میـگوید: ''بعد از گذشت 6 سال از ازدواجمان شوهرم حمید و من شروع بـه فـاصـلـه گـرفـتـن نمودیم. مشکل جدی نداشتیم، اما دیـگر او نـفـر اولی نبود که وقتی اتفاقی خوب یا بد می افتاد برایش تعریف میکرم. این افتخار نصیب رضا، همسایه مان، شده بود.''

آذر هیچگـاه بـا رضـا رابطه جنسی نداشت اما آنها رابطه ای صمیمی را آغاز کرده بودند، مثلا آذر به سعید گفته بود که شوهرش موی مصنوعی بر سرش میگـذارد و سـعـید این موضوع را به عنوان جوک در خانه همسایه دیگرش در کنار باریکیو مـطـرح نـمـود. حـمـیـد وقتی شنید بالای سر کباب و مشروب در خانه همسـایـه در مـورد مسـائـل خصوصی او مضحکه می شـود، شـوکـه شـد و احـسـاس کـرد بـه او خیانت شـده. او همسرش را به بی وفایی متهم نـمود و نـاگـهان بـزرگـتـرین دعوای ممکن بین زن و شوهر رخ داد. آن دو مسائل را حل و فصل کردند، اما به آذر به بهای گـزافـی یـادآوری شد که ازدواج باید رابطه شماره یک او در زندگیش قلمداد گردد.

5- اگر فکر میکنید که همیشه حق با شماست، در اشتباه هستید
وقتی شیرین، یک دختر 29 ساله از شیراز، با نامزد خود علی آشنا شد، خوشحال بــود که با او وجوه مشترک بسیاری دارد. هر دو وکیل بودند، به ورزش شنا، اسکی و شطرنج عشق می ورزیدند. همچنین هر دو سرسـختانه مـغـرور و پـرمـبـاهـات بـودنـد. شـیـریــن میگوید: ''همه چیز علی خوب و کامل بود بجز یک عیب بسیار بزرگ. همیشه فکر میکرد حـق بـا اوسـت و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند -- خواه این که کدام رستـوران همبرگر بهتری دارد و خـواه کـدامـیـک از مـا بـخاطر دعوای قبلی اول عذرخواهی کرده. آن چیزی که خیلی دیر متوجه شدم این بود که من هم بهمان بدی هستم. نمی توانستم قبول کنم که فراموش کرده ام پیغام مهم تلفنیش را بـه او بـدهـم و یـا خـواسـتـه منـتقل شدن او به تهران را باید جدی می گـرفــتم. من دوست داشتم در شیراز بمانم و این کل موضوع بود. او یا باید من را ترجیح میداد یا تهران را.''

علی تهران را تـرجیح داد. اگـر شـمـا و یـا شوهرتان هرگز نـتوانید اشتباه خود را بپذیرید، ممکن است به کامیابیهای کوچکی دست پیدا کنید، اما هـرگز رضـایـت واقعی را بدست نخواهید آورد. معذرت خواهی نشانه ضعف نیست بلکه عشق یعنی گـهــگاهـی مجبور شوید بگویید که متاسفید.


خود ارضایی در آقایان متاهل


مسئله دیگری که اغلب افراد در مورد آن ناراحتند مسئله خودارضایی در آقایان متاهل است. این مسئله برای خانم ها بسیار ناراحت کننده و در واقع باعث کسر شان آنهاست.

به همین دلیل بسیاری از آقایان درصورت اقدام به خودارضایی سعی میکنند این موضوع کاملا از دید همسرشان پنهان بماند. خود ارضایی در آقایان متاهل سبب آسیب کانون خانواده شده و محبت زوجین را کم می کند .

وقتی مرد در دوران مجردی به عمل ناپسند خودارضایی عادت و در واقع اعتیاد پیدا می کند از نظر روحی و روانی در دوران ازدواج نیز لذت خروج منی با خودارضایی برایش از رابطه سالم جنسی با همسر بیشتر است و همین مسئله سبب می شود زن این برداشت را داشته باشد که مرد او توجه و علاقه ای به او ندارد . اگر چه عدم علاقه و وجود مشکلات حانوادگی می تواند خود سبب این مسئله شود .

در هر حال به خانم ها توصیه می کنیم با این مشکل بزرگ شوهر خود عاقلانه برخورد کنند و از روحی احساسات سبب نشوند که این گره زندگی گره کوری شود که باز کردنش امکان پذیر نباشد .

در شرایطی مناسب و بدور از تنش در یک موقعیت روحی و عاطفی ایده آل با شوهر خود صحبت کنید و این مشکل را به او متذکر شوید و از او بخواهید اگر مشکلی در شما می بیند مطرح کند تا شما آن مشکل را رفع کنید و یا اینکه در جهت رفع مشکل خود باشد .

قطعا با آرامش و صبر و تامل می توانید همسر خود را قانع کنید که این عمل او سبب ضربه روحی برای شماست . به او متذکر شوید انجام این عمل در خلوت و پنهان سبب می شود محبت و عاطفه بین زوج کم شود و زندگی زیبای شما که به سفیدی برف باید باشد تیره و تار می گردد .

موفق باشید - پایگاه اطلاع رسانی پزشکی شفا - مشاوره جنسی


همه چیز درباره حجامت


حجامت نام یک روش درمانی پیچیده است که بر اساس قدیمی ترین سند موجود از 3300 سال قبل از میلاد مسیح درمقدونیه انجام می شده و بعدها به یونان رخنه کرده است و در آن زمان شاخص پزشک بودن ، حجامت کردن و داشتن ابزار آن بوده است .

اوراق پاپیروس که از عصر باستان بدست آمده نیز نشان می دهد که حدود 2200 سال قبل از میلاد مسیح ،حجامت امری رایج بوده است .

بقراط که حدود 400 سال قبل از میلاد مسیح می زیسته است با روشهای مختلف حجامت آشنا بوده است و در آثار خود به موارد استفاده و منع آن اشاره کرده است.

در آثار جالینوس نیز مطالب متنوعی در مورد حجامت بر جا مانده است .

تعریف حجامت در واقع اعمال یک استرس فوری به سیستم ساکن دفاع عمومی بدن است تا آن را برعلیه کلیه عوامل درونی و بیرونی هشیار و فعال نماید.

بیشترین کاربرد حجامت در بعد پیشگیری است و با مکانیسمهای مختلفی از جمله تنظیم سیستم ایمنی ، تنظیم ترکیبات شیمیایی و هورمونی خون و تنظیم سیستم اعصاب خودکاربدن ازابتلا به انواع بیماریها پیشگیری می کند .علاوه براین حجامت کاربرد های در مانی نیز دارد به نحوی که در در مان برخی بیماریها مانند سردردهای عصبی ومیگرنی ، چربی ، قند و اوره خون ،سنگهای کلیوی و کیسه صفرا موثر است

انواع حجامت :
در کشور های غربی حجامت تقریبا به ده روش انجام می شود ولی درطب سنتی ایران حجامت بطور کلی به دو دسته تقسیم می شود :

حجامت خشک :
که در فرهنگ عامه به لیوان گذاری معروف است به شیوه خلا گرمایی و از طریق گذاشتن پنبه در حال سوختن در ته لیوان و گذاشتن لیوان در موضع انجام می شود

حجامت تر:
در این روش پس از اینکه پزشک موضع حجامت را ضد عفونی نمود ،با استفاده از یک لیوان یکبار مصرف مخصوص حجامت وبا دستکاه مکش ، عمل بادکشی را انجام میدهد . خلا ایجاد شده در لیوان باعث تجمع مواد سبک خون مویرگی در موضع حجامت می شود .سپس پزشک لیوان را از موضع جدا نموده و با یک تیغ یکبار مصرف چند خراش سطحی به عمق نیم تا یک میلی متربه صورت مایل ایجاد می کند. سپس دوباره لیوان را گذاشته و عمل مکش را انجام می دهد.این عمل سه تا پنج مرتبه انجام می شود و در مجموع حداکثر 50 تا 75 میلی لیتر خون از بدن شخص خارج می شود .البته بدن در مدت زمان بسیار کوتاهی قادر به باز سازی این مقدار خون است .

توصیه های قبل از حجامت :
بهتر است با شکم خالی حجامت انجام نشود . بنابراین یکساعت قبل از حجامت (ترجیحا شربت عسل ) یا آب انار یا ماءالشعیر لیمویی میل نمایید.
مصرف سیگار در روزی که قصد حجامت دارید ممنوع است.
تا 12 ساعت قبل و بعد از حجامت مقاربت جنسی انجام نشود.
قبل از حجامت حتما عینک را از چشم بردارید.

توصیه ها ی بعد از حجامت :
تا 24 ساعت پس از حجامت از مصرف سیگار بپرهیزید.
تا 12 ساعت پس از حجامت از خوردن ترشی ،لبنیات ،ماهی و غذاهای شور بپرهیزید.
تا 24 ساعت پس از حجامت از انجام کارهای سنگین و نیز مقاربت جنسی اجتناب کنید.
برای جبران ضعف احتمالی ،توصیه می شود بعد از حجامت یک لیوان شربت عسل یا ماءالشعیر لیمویی و یا یک عدد انار میل کنید.
جهت جلوگیری از عفونت زخم ،حداقل تا12 ساعت پس از حجامت استحمام نکنید.
صبح روز پس ازحجامت می توان استحمام کرد ،اما موضع حجامت را فقط با آب خالی (بدون استفاده از لیف و صابون ) بشویید.
در چه افرادی نباید حجامت انجام شود :
زنان باردارتا پایان ماه چهارم نباید حجامت نمایند.
افراد دچار مشکلات انعقادی مثل کمبود پلاکت و بیماران هموفیلی
حجامت زنان در ایام قاعدگی بویژه اواخر این دوره ممنوع است.

آیا می توان با تمایلات جنسی مقابله کرد ؟


به منظور بهرمندی از الطاف الهی باید قبل از هر چیز توانایی تشخیص و درک نیازهای فردی خود را پیدا کنیم. برای کامیابی در این چالش غریزی باید دست نیاز به سوی خداوند دراز کنیم. اما عملی ساختن این مهم آنقدرها هم ساده نیست. قشر وسیعی از افراد جامعه همه روزه در حال کشمکش با این مسئله هستند؛ هر یک از آنها تصور می کنند که به تنهایی و بدون کمک گرفتن از دیگران قادر به یافتن راه حلی کاربردی خواهند بود.
شما نمی توانید بر روی تمایلات جنسی خود درپوش بگذارید
"پل" یکی از مراجع عالیقدر مذهبی به درستی متوجه این نارسایی بشر شده است. او رومی ها را موعظه می کرد که: "من به کارهای مثبت و نیکو علاقه بسیار زیادی دارم ولی قادر به انجام آنها نیستم چرا که کاری که انجام می دهم کار مثبتی که علاقه به انجام آن دارم نیست، به همین دلیل برای راضی نگه داشتن وجدانم به خود می گویم نه، این شیطان است که مرا از انجام چنین اموری باز می دارد و با همین بهانه ها راه را برای انجام کارهای اشتباهم هموار می سازم."
من معتقدم که "پل" به هیچ وجه در صدد سرکوب کردن نیاز جنسی طبیعی و ذاتی بشریت نیست بلکه او نیز مانند همه انسانها به دنبال راهی برای جلوگیری از ارتکاب به گناه است، و شاید مانند تعداد بیشماری از ما هر روز تصمیم میگرفته که دیگر خطای خاصی را تکرار نکند؛ اما تا چه حد در این راه می تواند موفق عمل کند؟ پاسخ این سوال چندان رضایت بخش نیست؛ و اما نتیجه: در جاییکه یک فرد عمیقا مذهبی، قادر نیست نفس خود را از ارتکاب به گناه باز دارد، چگونه افراد عادی مثل من و شما میتوانیم از خود انتظار انجام چنین کاری را داشته باشیم؟
حتی در کشوری به دور از هر گونه تصاویر تحریک کننده، باز هم مردان قادر به کنترل شهوت خود نیستند. هفته گذشته پسرم تلفنی از پاکستان با من تماس گرفت. همانطور که می دانید مردان و زنان در این کشور حق برقراری هیچ گونه ارتباطی را ندارند و خانم ها موظفند تمام قسمت های بدن خود، از سر تا پا را بپوشانند. با این وجود پسرم به من گفت که فردی به او پیشنهاد داده تا در صورت تمایل، می تواند او را با خانم های بسیار زیادی آشنا کند تا به وسیله آنها غرایز جنسی خود را تخلیه کند.
در حالیکه آقایون در یک چنین شرایطی قادر به کنترل شهوت خود نیستند، ما چگونه می توانیم از مردهای سرزمین خودمان انتظار داشته باشیم تا خودشان را کنترل کنند؟ دقیقا از اولین ساعات روز که از تخت خواب بلند می شویم تا موقعی که بخواهیم مجددا به خواب برویم دائما در معرض صحنه های تحریک کننده قرار می گیریم.
فرض می کنیم که شما تصمیم می گیرید که مثلا امروز نسبت به هیچ خانمی تحریک نشوید. در مسیر خانه تا محل کار چشم هایتان بر روی عکس خانم شیک پوشی که روی بیلبورد تبلیغاتی قرار دارد، زوم می شود. چند لحظه بعد هنگامیکه پشت چراغ قرمز تقاطع استاده اید به هیچ وجه نمی توانید از جاذبه خانم خوش اندامی که از کنارتان در حال عبور کردن است، بگذرید.
در محل کار هم که دوستانتان مرتبا در مورد نامزدهای زیبایشان با شما صحبت میکنند. زمانیکه می خواهید نهار میل کنید خانم صندوقدار با چهره زیبای خود به شما لبخندی می زند و سفارشتان را می گیرد. هنگامیکه مجددا به دفتر کار باز می گردید همکارتان تصاویری سکسی که بر روی اینترنت یا گوشی تلفن همراهش دارد را به شما نشان می دهد.
در راه برگشت به خانه توجه تان به تصاویر زیبای خانمهایی که بر روی مجله ها و روزنامه منتشر شده جلب می شود.
دست آخر هم که به خانه می رسید روی مبل راحتی لم می دهید و تلویزیون را روشن می کنید. هنگامیکه کانال ها را بالا و پایین می کنید بیش از هر زمان دیگری در معرض آناتومی بدن خانم ها قرار می گیرید.
با توجه به مقیاس بالای محرک های جنسی که فرد به طور روزانه با آنها در ارتباط است آیا واقعا می توان انتظار داشت که اشخاص به تنهایی بر این نیاز غریزی و طبیعی فائق آیند؟ یادم می آید که روزی یکی از دوستانم (با جدیت کامل) به من می گفت: من هیچ گاه به یاد ندارم که با شهوت جنسی ام مشکلی پیدا کرده باشم."
من به او نگاهی انداختم و گفتم: "اگر واقعا اینطور باشد تو باید محکم تر از ادریس، مقدس تر از داوود و داناتر از سلیمان باشی."
پاسخ او را هرگز فراموش نمی کنم؛ او نشست و برای چند دقیقه بدون اینکه حرفی بزند به من خیره شد بعد هم گفت: " تا حالا با این دید به قضیه نگاه نکرده بودم."
من به شما قول می دهد که اگر امروز ادریس، داوود و سلیمان هم در میان ما حضور داشتند به همه می گفتند که "شما نمی توانید به تنهایی بر شهوت خود غلبه کنید."
شما نمی توانید احساسات غریزی خود را سرکوب کنید
ممکن است با خودتان بگویید: "خوب، شاید نتوانم سرکوب کنم، اما حداقل می توانم آنرا در مسیر دیگری به جریان بیندازم. "
من اخیرا با کسانی که به تازگی دین آورده بودند، صحبت می کردم و واقعا تعجب میکنم که چرا آنها تصور می کنند که صرفا ایمان آوردن به یک دین سبب می شود تا مشکل شهوت جنسی از بین برود! دین داشتن بدان معنا نیست که شما صاحب یک چوب جادویی شده اید و در یک چشم به هم زدن "اجی مجی لا ترجی" و "بووووم" تمام گناهانتان پاک شد؛ و دیگر خبری از شهوت هم نخواهد بود.
چنین افرادی زمانیکه متوجه می شوند مشکلشان در ارتباط با این مباحث روز به روز در حال افزایش است، تصور می کنند که اگر بیشتر کتاب بخوانند و دعا کنند مشکلشان برطرف خواهد شد. اما باز هم بیشتر از گذشته غافلگیر می شوند چرا که چنین کارهایی دردی را دوا نمی کنند.
بهتر است کمی دقیق تر به گفته های "پل" نگاه کنیم. او اینچنین سخن به میان آورده که: "بسیاری از دستورات و فرایضی که توسط افراد نا آگاه برای هدایت بشر پی ریزی شده می تواند درست بر خلاف سعادت آنها به کار گرفته شود و حتی در مواردی موجبات بدبختی آنها را نیز فراهم آورد."
با توجه به ماهیت خطاکار انسانها، امیال شهوت زا را می توان در جرگه خطاهای شیطانی دسته بندی کرد. این شهوات به طریقی ما را دست می اندازند تا از کارهای خوب، به نادرستی استفاده کنیم. مثل عصایی که گل و لای زمین را به خود می گیرد برخی از قوانین نیز ممکن است ما را نسبت به ارتکاب گناه حریص تر نماید. نسب به انجام اموری که از آنها منع شده ایم تحریک می شویم. خانم هایی که برایشان حد و مرزهای بیشتری گذاشته میشود، نسبت به ابراز وجود تمایل بیشتری پیدا می کنند. خداوند فرمان داده که "نه" اما شهوت می گوید "بلی."
اگر تلاش کنیم تا احساسات غریزی از جمله نیاز جنسی را سرکوب کنیم درست مثل این است که سعی کنیم از یک حیوان، انسان درست کنیم. به عنوان مثال ما یک سگ پشمالوی کاکر داشتیم که برای 13 سال شده بود زینت خانه. در طی این سال ها من به "پامپکین" تعلیمات زیادی داده بودم. زمانی که فرمانهای از قبیل بشین، بلند شو، بخواب، قل بخور را به زبان می آوردم او عین دستور را انجام می داد. من همچنین به او یاد داده بودم که از درون حلقه به بیرون بپرد، در را ببندد، بر روی پاهای پشتی اش بنشیند و زمانیکه حالت شلیک گلوله را می گیرم مانند مرده ها بی حرکت بر روی زمین بیفتد.
اما باز هم با توجه به تمام این تعلیمات من نمی توانستم سگ بودن را از وجود او جدا کنم. او بازهم کارهایی که یک سگ انجام می دهد را انجام می داد. او چیزهایی را می خورد که من و شما سعی می کنیم حتی پایمان را بر روی آنها نگذاریم، جاهایی را که سگ های دیگر بو می کشیدند بو می کشید، در ملاء عام دستشویی میکرد و ... بدون توجه به تعلیمات من او باز هم یک سگ بود.
گرایشات غریزی انسان نیز تنها با روی آوردن به دین خاصی قابل چشم پوشی نیستند. شما می توانید به مسجد یا کلیسا بروید، کتاب های آسمانی بخوانید، هر روز دعا کنید و حتی یک وزارتخانه را هدایت کنید و اصلا هم نسبت به تمایلا جنسی خود بی توجهی نکنید. "پل معتقد است: " من می دانم که هیچ نقطه مثبتی در من وجود ندارد بلکه نقاط مثبت به واسطه ذات خطا کار من هستند که موجودیت پیدا میکنند."
زمانیکه عنان امور به دست ذات خطا کار می افتد، قادر می شویم تا هر گونه کار شیطانی را انجام دهیم چه باور کنیم چه نه، زمانیکه شهوت عنان امور را بدست میگیرد همانطور که یک سگ نمی تواند صحبت کند ما هم قادر نخواهیم بود کارهای خوب انجام دهیم.
اما هنوز هم زمانیکه از گرایشات جنسی سخن به میان می آید برخی افراد اظهار میدارند که توانایی مقابله با آنرا داشته و منکر قدرت شیطانی و مخرب این قضیه هستند.
شاید شما در یک خانواده مذهبی بزرگ شده باشید و روح کاملا پاکی داشته باشید اما در اعماق وجودتان ذات خطاکاری مخفی شده است که افسار گسیخته عمل میکند. از آنجاییکه که شهوت شما با میل به گناه آغشته است نمی توانید آنرا در مسیر دیگری هدایت کنید چرا که این امر موجبات ضررهای بزرگتری را برایتان فرام میسازد.
شما نمی توانید خود را از لذات جنسی محروم کنید
یکی از بزرگترین مشکلات این است که بیشتر افراد در اولین برخورد در راه اصلاح چنین گرایشاتی سعی می کنند تا اصلا به طور کلی آنها را از پایه ریشه کن کنند. آنها تصور می کنند که برای جلوگیری از اعتیاد به این کار باید به طور کلی از انجام این عمل خودداری کنند. ما تا زمانیکه با مشکلات مواجه نشویم هیچ گاه قادر به حل آنها نخواهیم بود. اگر با آنها مواجه نشویم قادر به متوقف ساختن هیچ گونه اعتیادی نخواهیم بود و شاید فقط بتوانیم نوع اعتیاد را تغییر دهیم. به عنوان مثال گرایش ما از سکس می تواند به الکل تغییر شکل پیدا کند یا اگر مشروب خواری را متوقف کنیم ممکن است به قمار رو بیاوریم یا اگر بخواهیم با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم میتوانیم آنها را در مسیر کار و یا خرید و ... هدایت کنیم.
بی بهره گذاشتن گرایشات جنسی از جمله امور غیر ممکن است. تا زمانیکه روح ما به ابدیت بپیوندد باید با انواع و اقسام گناهان مختلف دست و پنجه نرم کنیم و سعی کنیم تا با توان کامل آنها را شکست دهیم. چندی پیش قطعه ای را خواندم که کشمکش و شکست انسانها به تنهایی در برابر گرایشات منفی را به تصویر کشیده بود. این قطعه با نام "یی پی یک" از شل سیلوراستاین می باشد.
این اتفاق مدت ها پیش توی یک باتلاق رخ داده
جایی که پر از علف های هرز و گل و لایه
"یی پی یک" انگشت پای مرا گاز گرفته
دقیقا نمی دونم دلیلش چیه؟! و یا اصلا اون چیه؟!
من داد می زدم که "آی و وای" " این دیگه چه جور موجودیه؟!"
اما مثل اینکه "یی پی یک" از همون موقع قصد رفتن نداشته
بعدش یواش یواش با هاش پچ پچ کردم شاید بره
اما دیدم که باز هم از جاش تکون نمی خوره و نمی ره
بله این اتفاق 16 سال پیش رخ داده
و هنوز "یی پی یک" نرفته
برف می یاد؛ بارون می باره
ولی باز هم "یی پی یک" از جاش تکون نمی خوره
پام اونو با خودش به هر جایی که می ره، می بره
تازه می فعمم که پس از ماجرای چندین و چند ساله
یاد گرفتم که آروم آروم راه برم برای همیشه

و اما گرایشات گناهکارانه شما نیز همانند یی پی یک هیچ گاه شما را رها نمی کنند؛ برای مدت زمان اندکی شاید بتوانید به آنها بی توجهی کنید اما بعدا متوجه خواهید شد که زمانی فرا می رسد که می بینید کنترل آنها بر روی شما تا چه حد عمیق است. اما اگر فکر می کنید که می توانید قدرت آنها را از بین ببرید باید همین جا به شما بگوییم که قادر به این کار نبوده و فقط باید سعی کنید آنرا در مسیر مناسب (ازدواج) هدایت کنید.
خوشبختانه یک روز فرا می رسد که دیگر تمایلی به شرکت در جنگی که همیشه سرانجامش شکست است را از دست می دهید همانطور که "پلپگ نیز شاهد این تجربه تلخ بوده در اوج نا امیدی فریاد می زند "در چه منجلابی غوطه ور شده ام! چه کسی می تواند نجاتم دهد...وای از دست این ذات پست انزاجار آور!"
وقت آن رسیده که چشم های خود را باز کنیم و در جدالی که پایانی جز شکست را به همرا ندارد، زور آزمایی نکنیم. من می دانم که ترک عادت کار چندان آسانی نیست اما یکی از گام های اولیه برای رسیدن به آزادی همین است.
بهتر است قدرت و تواناییها خود را به درستی درک کنید نا گفته نماند که کمک خدواند و همنوعانتان در این راه از ارزش بالایی برخوردار است.



ارضا در مردان و زنان (استمنا در اسلام)


ارضا در مردان و زنان به چه شکل میباشد و علایم آن چیست؟
خودارضائی، یا اِستِمناء، از روشهای ارضاء میل جنسی است، این عمل با تحریک اندام جنسی شخص توسط خودش انجام میگیرد، معمولا انجام آن تا رسیدن به اوج لذت جنسی ادامه پیدا میکند،که در مردان همراه با بیرون پاشیدن مایع منی می باشد و در زنان بصورت اسپاسم (سفتی عضلانی) های همراه با لذت شدید در مهبل (واژن) می باشد. همچنین ابزارهایی وجود دارد که آمیزش جنسی را شبیه سازی میکند، از این رو استفاده از ابزارهای ماشینی نیز از جمله راههایی است که ممکن است زنان و مردان برای خودارضایی استفاده کنند.
استمنا یکی از روشهایی است که توسط مردان یا زنان برای خودارضایی صورت میگیرد.

استمنا در اسلام
استمنا در اسلام حرام است و از گناهان کبیره به شمار میرود.
در دین اسلام اگر کسی روزه باشد و دست به استمنا بزند علاوه بر قضای روزه یا باید شصت فقیر را اطعام بدهد، یا اگر نتوانست باید شصت روز، روزه بگیرد.
تمام مراجع تقلید عقیده دارند خودارضایی باعث ابطال روزه میشود.
تمام فقها استمناء را گناه میدانند


اوج لذت جنسی، حالت فرحبخش روانی و جسمانی است که در اثر تحریک جنسی به دست میآید و با انزال، سرخ شدن یا تشنج همراه است. در زنها و مردها هنگام رسیدن به اوج لذت جنسی عوارضی بروز میکند. برای مثال ضربان قلب بیشتر میشود بدن گرم میشود و گهگاه در بدن لرزشهائی بوجود میاید. و بطور معمول شخص احساس سرما میکند( که البته این حالت معمولا در شروع عمل جنسی و معاشقه رخ می دهد). در مردها آلتشان سفت میشود و در زنها مقداری قطر رحمشان افزایش یافته مایعی لزج از آن بیرون میاید که در مردها نیز به همین منوال است. این مایع غالبا بیرنگ است که موجب می شود عمل دخول اسانتر صورت گیرد. در زنها قسمت داخلی رحم کمی تنگتر شده، نوک سینه ها کمی سفت و در مردها اب دهان ترشح و میزان تنفس افزایش مییابد. در مردها بعد از انزال بدن سست شده و احساسی دست میدهد که معمولا چشمانشان را میبندند و بلافاصله بعد از انزال عمل ادرار کردن به خوبی صورت نمیگیرد. زیرا دریچه پروستات به شکل خودکار کمی باز و بسته میشود. احساس گرمایی که به زن دست می دهد برای این است که منی کاملا گرم وارد بدن زن شود زیرا سرما اسپرم ها را میکشد و منی با پرش به بیرون پرتاب میشود در زنها معمولا بعد انزال مرد و تمام شدن شهوت او شهوتشان میخوابد. این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که چون در خلال عمل جنسی به دلیل شور و هیجان حواس انسان زیاد متمرکز به اطراف خود نیست بر اثر شدت شور جنسی گه گاه به یکدیگر فشارهائی وارد میکنند که بعد از عمل جنسی درد زیادی احساس میشود. مثلا در بعضی موارد پای ایشان به فرش و مانند ان مالیده میشود و یا بر اثر فشار زیاد هنگام دخول حوالی آلت تناسلی ملتهب میگردد. حد و میزان مطلوب برانگیزش جنسی زن، به اندام فیزیولوژیکی و واکنشهای آموخته شده به وی بستگی دارد

.مراحل اوج لذت جنسی زنان
در دنیای امروز هنوز این مسئله که دخول تنها راه صحیح و پذیرفته شده برای رسیدن زنان به ارگاسم است، وجود دارد. حتی بسیاری از مشاوران جنسی، به عنوان مثال معاشقه، ناز و نوازش یا خودارضائی را روشهای ارضا کننده ای نمیدانند. به هر حال از لحاظ فیزیولوژیکی، ارگاسم، ارگاسم است. چه از طریق خودارضائی، چه از راه مقاربت، چه به روش تحریک و چه از طرق دیگر! اما این سوال مطرح است که کدام راه موجب بروز عوارض نمیشود و حلال است که در آخر به همان دخول از طریق مهبل میرسیم.

مرحله انگیزش (تحریک)
وقتی بر اثر تحریک، خون در اندام جنسی جمع میشود کلیتوریس سفت میشود و در همان لحظه مهبل شروع به ترشح مقداری ماده لیز کننده میکند، همچنین سطح داخلی دیوار لوله واژن بر اثر نوعی فرآیند تعریق، با یک ماده لیز کننده پوشیده میشود. سیاهرگ مهبل گشادتر و پر از خون شده، رنگ مهبل تیره تر میشود. در همین زمان میزان ضربان نبض و فشار خون به طور قابل ملاحظهای بالا رفته، در اندامهای جنسی حرارت و تورم احساس شده و برانگیختگی زن از مرحله تحریک به مرحله پلاتو (دوام برانگیختگی جنسی) پیش میرود.

مرحله پلاتو (دوام برانگیختگی جنسی)
بافت دیواره یک سوم خارجی واژن به علت پرخون شدن، متورم میشود که در نتیجه، موجب تنگی ورودی دهانه مهبل میگردد. به این مرحله سکوی ارگاسم میگویند. در این مرحله به نظر میرسد [کلیتوریس] در زیر یک کلاهک رفته یا به داخل کشیده میشود اما در حقیقت، کلیتوریس به عنوان یک گیرنده تحریکات، درجهت پاسخ به تحریک مستقیم نواحی مجاور کمک میکند. رحم، لوله رحم و تخمدان بزرگتر شده و تنفس، ضربان نبض و حرکات زن سریعتر میشود.

مرحله اوج لذت جنسی
لوله واژن به طور ریتمیک شروع به منقبض شدن میکند. همچنین انقباض غیرارادی اسفنکتر مقعد نیز در این مرحله پیش میآید. تعداد نبض و میزان فشار خون بالا میرود. افزایش انقباض عضلات و مملو از خون شدن سیاهرگ موجب رسیدن به اوج لذت جنسی میشود. همچنین باید در نظر گرفت ارگاسم یا به طور مثال عکس العمل طبیعی زانو نمیتواند به زور صورت پذیرد، این بازتابها به طور طبیعی اتفاق میافتند.

مرحله آرامش
در این مرحله، احتقان یک سوم خارجی واژن و احتقان عروقی تغییر کرده و از بین میرود. ضربان نبض کاهش یافته و بافتها از تورم خارج میشوند.رنگ تیره واژن به رنگ اولیه باز گشته و اندامهای جنسی به حالت طبیعی اولیه خود بر میگردند. بدن آرام و سست شده و گاهی عرق میکند. قابل ذکر است در پاسخ فیزیولوژیکی زن به تحریکات جنسی، اعضاء غیر تناسلی بدن نیز واکنشهایی دارند از جمله: تغییراتی در پستان، در بعضی موارد احساس اجبار در دفع ادرار در طول آمیزش یا پس از آن، افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب، افزایش تعداد دم و بازدم و نفسهای عمیق، تعریق ( این واکنش در افراد متفاوت است، در مرحله رسیدن به آرامش بعضی احساس گرمای شدید میکنند و بعضی احساس سرما. در بسیاری موارد در قسمتهای مختلف بدن قطرات عرق جاری میشود.)
برگرفته شده از : مستر و جانسون، ترجمه دکتر بهنام اوحدی، احساسات و پاسخ های جنسی